در من خرابه ایست که فقط جای جغد هاست / بیخوابی از هزار جهت زوزه میکشد

۱۳۹۲ اردیبهشت ۳۰, دوشنبه


دلم هوس یه دوست کرده. یه دوست خسته و بی دغدغه... یه آدم تنها . براش مهم نباشه چی سرم میاد آخرش یا چقدر کار ها و رفتارم عجیبه... غلط و درست راه رو برام توضیح نده. یه دوست باشه... فقط کنارم باشه  و قدم بزنیم توی طوفان و هی به ساعتش نگاه نکنه... پاچه شلوارش خیسی های زمینو با خودش بکشه اما متوجهش نشه... سرش رو به بالا و فکرش خالی از فردا و دیروز... ساعت ها بهش زل بزنم  و نپرسه چی تو سرمه... ازم بخواد هوا رو پیش بینی کنم و وقتی اشتباه از آب در اومد بلند بلند بهم بخنده. نقاشی هامو با احتیاط به دیوار اتاقش بزنه... براش مهم نباشه تصمیمم برای آینده چیه... فقط کنارم قدم بزنه... سر به هوا... نفس عمیق بکشه و اعتراف کنه دیشب عین احمقا تا صبح گریه می کرده... نگاهش نکنم و بگم " هووووم ... منم همینطور! "
این هوا... این دل... یه دوست می خواد...
... 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر